خیام

ابریق می مرا شکستی ربی ..بر من در عیش را ببستی ربی

برخاک فکندی می گلگون مرا.. خاکم بدهن مگر تو مستی ربی

ناکرده گنه در این جهان کیست بگو.. ان کس که گنه نکرد زیست بگو

من بد کنم و تو بد مکافات دهی.. پس فرق میان من و تو چیست بگو  

حافظ شیرازی

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت 

دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

هان مشو نومید چون واقف نه ای از سر غیب 

باشد اندر پرده بازی های پنهان غم مخور  

 

ابولقاسم فردوسی

نباشد همی نیک و بد پایدار 

همان به که نبکی بود یادگار

همان گنج و دینار و کاخ بلند

بخواهد بدان مر تو را سود مند   

سعدی شیرازی

چو بیداد کردی توقع مدار 

که نامت به نیکی رود در دیار 

مولانا جلال الدین محمد

ما ز بالاییم و بالا می رویمم

ما ز دریاییم و دریا می رویم 

سهراب سپهری

تو مرا یاد کنی یا نکنی.گر بشود گر نشود حرفی نیست 

اما نفسم می گیرد در هوایی که نفس های توست 

پروین اعتصامی

بی روی دوست دوش شب ما سحر نداشت

سوز و گداز شمع و من و دل اثر نداشت  

 

محمد تقی بهار

به تاریکی از خواب بیدار شو 

به نام خدا بر سر کار شو 

که شب خیز را کار باشد روا 

فزون خواب مردم شود بینوا 

email@domain.com